سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ تخصصی تبلیغ

تقدیم به مادر عزیزم بمناسبت روز زن



 


می نویسم بر لوح سپیدم لحظه لحظه با تو بودن را


حک می کنم بر قلب سرخم نام مقدس و خاطرات ماندگارت را


مناجات آسمانیت به هنگام سحر،طنین زیبای عشق را بر شکوفه های یاس هدیه می کند


ستاره  وجودت آسمان زندگی را پر طلعلع،آفتاب مهرت ،کبوتر دلم را به پرواز می خواند


آفاق انتظارت پرستوهای بی شکیب را درس ایستادگی


وکهکشان طریقتت،تداوم ره ستارگان قدسی است


طفل عاطفه را وفاداری آموختی


ذره ذره وجودت را بارانی ساختی برای سیرابی دشت عشق


فرشته ای هستی از آسمان هفتم


بوسه میزنم برنقش به جای مانده از گذرت و سرمست می شوم از عطر خوش حضورت


که بوی باغ بهشت را به همراه دارد


همان که گویند،آنجاست جایگاه تو مادر...


 


السلام علیک یا فاطمة الزهرا(س)


 


  ای به ولای تو تولای من ..........وز خود و اغیار تبرای من


سود تو سرمایه سودای من ......گر بشکافند سر و پای من


جز تو نیابند در اعضای من


سر به تو افکنده من از غم خموش ............هیکل من بلبله وش پر خروش


نغمه عشق است نه بانگ سروش ...........زمزمه بر زمزمه آید به گوش


کیست در این قالب و اعضای من....



زنگ استراحت

متن کامل نامه احمدی نژادبه بوش

حضور محترم برادر گرامی جناب آقای جرج بوش

با درود بیکران به روح پر فتوح بنیانگذار آمریکا حضرت ابراهام لینکلن و با سلام و احترام به روان پاک شهدای ویتنام و جنگ با سرختپوستان و همچنین کشته شده های سونامی و دیگر سیلزده های روستاهای امریکا- اینجانب محمود احمدی نژاد فرزند احمد متولد ۱۳۴۸ شماره شناسنامه ۴۵۶ صادره از گرمسار وکالت بلا عزل از سوی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (سه تا صلوات) دارم تا به شما نامه بنویسم و شما را از حمله به ایران و نابودی نظام مقدس جمهوری اسلامی منصرف کنم و شما را به صلح و صفا و دوستی و برابری و برادری و اینجور چیزای غربزدگی دعوت کنم.

برادر جرج!

بیایید با هم آشتی کنیم. قهر کار بچه هاست. هرچه بوده تمام شد. ما یه خورده خامی کردیم و یه حرفایی زدیم شما بیخودی جدی گرفتید. بجان شما قضیه عنی سازی و کیک زرد همش خالی بندی بود. فکر میکردیم شما عقب نشینی میکنید. اصلا همه این سینی کیک زرد که خریدیم مال خودتون. ما نخواستیم. خوبه؟ راحت شدید؟

جرجی جان! نکند یه بار گول اون خانوم کاندولیزارایس را بخوری و دستور حمله بما رو بدی. ما میتونیم با هم رفیق باشیم. ما میتونیم به شما در همه زمینه ها کمک کنیم. مثلا میتونیم برادران بسیجی مون را بفرستیم آمریکا برایتان اورانیوم غنی کنند. ما میتوانیم دستاوردهای منحصر بفرد علمی خودمان را در زمینه کیک زرد و شله زرد را در اختیار دانشمندان شما قرار دهیم. اصلا میتوانیم برایتان ژاندارم خلیج فارس بشیم تا هرکس بدون مایو توی خلیج فارس شنا کرد دستگیرش کنیم و تحویل شما بدهیم.

آقا جرج! بجای این همه فحش و دعوا بیا دست خانم بچه ها را بگیر همین جمعه ناهار تشریف بیارید منزل ما. یه لقمه نون و پنیر با هم بخوریم و دور هم جمع باشیم. اگه دوست داشتی خانم بچه ها را یه خورده زودتر بیار بزار منزل ما تا من و شما با هم بریم نماز جمعه. میریم اون صف اول میشینیم که تلویزیون ما را زیاد نشون بده. بعد میریم جلو لانه جاسوسی یه خورده شعار میدیم و برمیگردیم خونه. نهاری رو با هم میزنیم. بعد یه چرت بعد از غذا. بعدش هم فیلم سینمایی بعد از ظهر جمعه رو از صداو سیما نگاه میکنیم. عصر وقتی هوا خنک شد خواستید میتونید تشریف ببرید.

آقا جواد! (همان جرج سابق) خدای نکرده از دست من دلخور نباشی ها. من اگر گفتم اسرائیل باید حذف شود بجون بچه هات شوخی کردم. ماشالله خودت فهمیده هستی و سرت تو حساب و کتابه. میدونی که ما اگه این حرفا رو نزنیم چطوری مملکت رو اداره کنیم؟